وقتی که نبود

تنهـــــــــــــــــا تريــن تنهـــــــــــــــــا!

گريــــه ام ميگيرد وقتــــى ميبينم كســى كه همه ى دنيـــاى من بود منت ديگرى را ميــــكِشـــــد

 

 

وقتی که دیگر نبود....

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت....

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد....

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد...

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد...

من آغاز شدم.

و چه سخت است تنها متولد شدن...

مثل تنها زندگی کردن...

مثل تنها مردن..........

 

 




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,ساعت 7:42 PM توسط نگین|


آخرين مطالب
» باز
» از تنها بودنم
» بلا
» دلم میخواد
» عکس های زیبا
» خسته ام!
» چرا دیره!
» خاطره ها
» A
» گاهی
» خواب
» تو را من دوست میدارم...
» تولد
» به کجا!
» اوکجاست
» A
» برای تو مینویسم که میدانی